شعر عاشورا
پناه دو عالم پناه حسین است
**********
همان که به سویش نگاه حسین است
**********
بود دست طفلان به دامان عباس
رسیده زغصه به لب جان عباس
بر آنها روان اشک چشمان عباس
که تشنه لب خیمه گاه حسین است
**********
چو شد سوی میدان ز خیمه فغان خاست
ز طفلان نوای عمو الامان خاست
حسین تا که او رفت ز جا ناگهان خاست
که ا ندر پی اش اشک وآه حسین است
**********
عجب محشری در وداعش بپا شد
عجب اشک و آهی روان بر سما شد
تو گویی ز جسم حرم جان جدا شد
که مجذوب رویش نگاه حسین است
**********
چو زینب نبیند دگر راه چاره
کند دیده گریان به میدان نظاره
که آید ز علقم برادر سواره
فضا تیره از اشک و آه حسین است
**********
زمانه نبیند دگر مثل عباس
زمادر نزاید پسر مثل عباس
نه در آسمان است قمر مثل عباس
حرم غرقه نور ماه حسین است
**********
ز رزمش به میدان عدو در هراس است
به جسم عدو ترس از او چون لباس است
حرم از قدومش پر از عطر یاس است
که شیر دلیر سپاه حسین است